گاو کروی
گاو کروی عبارت معروفی بین فیزیکدان هاست و دقیقا نشاندهنده ی اساس روش های حل مسئله در فیزیک است: ساده سازی! چون مسائل طبیعت پیچیده است ( باور کنید خیلی خیلی) و روش هایی ریاضی و امکانات محاسباتی ما محدود. بنابراین مدلسازی، توضیح و درک رویدادهای طبیعت به صورتی که می بینیم غیر ممکن است. به همین دلیل دانشمندها ابتدا آنها را ساده سازی می کنند. یعنی سعی می کنند پدیده ی مشاهده شده را به مسئله های مجزا تقسیم کنند و سپس آنها را مطالعه کنند و در نهایت به هم بچسبانند.
بگذارید از یک گاو شروع کنیم آنهم فقط ظاهرش و به داخلش یا تحولش (رفتارش در طی زمان) کاری نداریم (این اولین ساده سازی بود: گاو ایستا در حال تعادل). فرض کنید نقاشی هم زیاد بلد نیستیم و کامپیوتر هم نداریم (محدودیت روش ها و امکانات محاسباتی). ساده ترین شکل گاوی که می توانیم داشته باشیم به صورت زیر است
من یه سوالی دارم که فکر می کنم به موضوع پست تون مرتبط باشه! مثلن تو خیلی از محاسبات که ما تو مسئله های دبیرستانی انجام می دیم با جوابایی عحیب غریب روبرو می شم! مثل اینکه زمان رسیدن توپ به زمین دربیاد رادیکال ۲ حالا با فرض اینکه شرایط سوال تو ازمایش برقرار باشه طبیعت با این رادیکال ۲چی کار می کنه؟ یادمه یه مساله حل کردم تابعی که برای میدان دو تا بار به دست اوردم حد بی نهایت ش می شد صفر خب تعریف بی نهایت توی ریاضی اصلن موضوع شهودی ای نیست حالا در عمل چی می شه؟
در کل من فکر می کنم خیلی از محاسباتی که انجام می شه منطبق بر واقعیت نیس و یه تقریبه ! و نمی دونم این فکر چقد درسته !